داستان اسم گذاري مننننننننننننننننننننننن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چهار تیزهوش نخبه!!!!
چیزهایی که4تادوست مینویسن

من مرضيه ام . اسمم خيلي ... مهم نيس حالا چرا من شدم مرضيه ؟ اصولا ديگه كسي اسم بچه شو مرضيه نميذاره ولي داستان از اونجايي شروع ميشه كه من هفت ماهه بدنيا ميام و چون بيليروبين خونم خيلي بالا بود دكتر هاي محترم به پدر محترمم گواهي براي صدور شناسنامه نميدادن !شايد بپرسيد چرا ؟؟؟ چون احتمال زنده بودنمو نميدادن .حدودا يك ماه تو دستگاه بودم و باز از اونجايي كه مامان و باباي محترمم ميخواستن اسممو بذارن ياسمين اينجا يك حس نا اميدي زيادي تمام وجودشونو فراگرفت چون مامان بزرگ محترمم رفت حرم حضرت معصومه و نذر كرد كه اگه من زنده موندم اسمم بشه مرضيه و شد آنچه شد ...با اين حال همه بجز بعضي از دوستام بهم ميگن ياسمين كه قربونش برم خيييليييم قشنگه !!!!



نظرات شما عزیزان:

tara
ساعت16:50---24 آبان 1391
هر دوتا اسمت قشنگه مثه وبلاگت ولي دومي يكمي بگي نگي قشنگتره ولي خوب سرنوشته ديگه!!!!!!!!!!!
پاسخ: ممنونم كه بهم قوت قلب دادي ولي به يكي ديگه هم گفتم كه وبلاگ ما گروهيه نه انفرادي . ما 4 نفريم:من(مرضيه يا ياسمين) و دلارام ( دوست فوق فابريكم) و مهرگان (دوست فابريكم) و ثمين (همكلاسيم) يادت باشه


پاسخ:چرا فرق می ذاری؟؟؟؟؟؟؟؟نمی شه من فوق فابریک باشم دلارام سوپر فابریک؟؟؟؟؟(مهرگان)
پاسخ:مهرگان ناراحت نشو باشه دلارام سوپر سوپر فابريك و تو فوق فابريكي .


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها