چهار تیزهوش نخبه!!!!
چیزهایی که4تادوست مینویسن
یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 21:0 :: نويسنده : delmarsagan

جدیدا نمیدونم چرا همه چیز اینقدر مذخرف شده...همینجورمذخرف پشت مذخرف......

آهنگامونگا میکنم مذخرف اندر مذخرف...تاگوش میدم گریه م میگیرهیادبدیختیام میفتم یا به قول مامی یاد قرض وقوله هام!

تا اینروزا آدم میاد دورسرخودش بچرخه شب شده...اینم یه چیز مذخرف دیگه...

زنگ میزنی به عشقت...گوشی روبر میداره:سلام!جلسه ام...دوست دارم...فعلا!آخه اینم شد زندگی...مذخرف...

مدرسه برات گودبای پارتی میگیرن...رصد...همینجورهوا صاف صافه یعدیهو ابرا جوگیر میشن دلشون میخواد گریه کنن...رصد هم که اصن گورباباش....اینم هست دیگه برمنکرش لعنت که مذخرف نباشه...

آخ آخ امتحانا...نگو که یادم افتاد...تحقیق...طرح...من نمیدونم آخه چقدر درس!دلم میخواد برم یه جزیره دورافتاده که از هیچ آدمی خبری نباشه...

این معلممون بودکه دونفر در یک نفربود...قراره بره مرخصی زایمان بعد22تاریخ زایمانه تا21ام برای ما برنامه ریخته!آخه خانم محترم ماراضیم برو خونتون بشین ماهم راحت باشیم...اصنم فکر زایمان پیش از موعد هم به ذهن همچین آدم با منطقی نرسیده...آخرش میترسیم حین حل تمرین وضع حمل کنهاینم از این مذخرف...

به قول دوستان:زندگی رو سخت نگیرید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

متنفرم از این جمله!آخه یکی به من بگه کجای زندگی راحت ولذت بخشه؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!

آخرش میترسم تسلیم تیغ تنهایی کنم شاهرگمو....اینم میشه پایان مذخرفات...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها