چهار تیزهوش نخبه!!!!
چیزهایی که4تادوست مینویسن
چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:, :: 15:15 :: نويسنده : delmarsagan

مامان بزرگم خيلي فجیع سرماخورده بود

و در ضمن دکتري که هميشه ميره پيشش مطبش باز نبود

به هزار زحمت راضيش کرديم بره پيش يه دکتر ديگه

وقتي رفتيم داخل،معاينه که تموم شد مامان بزرگم گفت:

آقاي دکتر يه چيزي بنويس فعلأ خوب بشم

تا چند روز ديگه برم پيش يه دکتر درست حسابي .

۸ سال درس خوندشُ شست مثل رخت پهن کرد رو بند!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها