شرلوک هلمز و دستار نابغه اش.......
چهار تیزهوش نخبه!!!!
چیزهایی که4تادوست مینویسن
پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:, :: 19:26 :: نويسنده : delmarsagan

شرلوک هولمز کاراگاه معروف و معاونش واستون رفته بودند صحرا نوردی و شب هم چادری زدند و زیر آن خوابیدند. نیمه های شب هولمز بیدار شد و به آسمان نگاه کرد. بعد واستون را بیدار کرد و گفت: «نگاهی به آن بالا بینداز و به من بگو چه میبینی؟»

واستون گفت:«میلیون ها ستاره میبینم.»

هولمز گفت:« چه نتیجه ای می گیری؟»

واستون گفت:« از بعد معنوی نتیجه میگیرم که خداوند بزرگ است و ما چقدر در این دنیا حقیریم.

از لحاظ ستاره شناسی نتیجه میگیریم که زهره در برج مشتری است پس باید تابستان باشد.

از لحاظ فیزیکی نتیجه میگیریم که مریخ در موازات قطب است، پس باید حدود سه نیمه شب باشد.»

شرلوک هولمز قدری فکر کرد و گفت:«واستون تو احمقی بیش نیستی! نتیجه اول و مهمی که باید بگیری این است که چادر ما را دزدیده اند!»

 

در زندگی ما بعضی وقت ها بهترین و ساده ترین جواب کنار دستمان است ولی ما آنقدر به دور دست ها نگاه میکنیم که آن را نمی بینیم.


 



نظرات شما عزیزان:

peace
ساعت19:25---26 آبان 1391
پسر و صورتی من شک دارم اون پسر باشه از من گفتن بوووود
پاسخ:اصلا من شك دارم آدم باشه اصن انسان نيس ...............


ساعت10:13---26 آبان 1391
وبتون سرتا پا قشنگه از قالبش بگير تا نويسنده هاش و مطالبش . دمتون گرم!!!!!!پاسخ:مچكر كه وب مارو قشنگ ديدين پسر ديوانه (اسمتون) دممون اينقدر گرمه كه الان آتيش ميگيريم ولي شما چرا گفتيد ما هم قشنگيم سوالم رو تكرارميكنم شما چرا بما گفتيد قشنگ؟ (مرضيه):]

پاسخ: خیلی ممنون!شما مگه ما رو دیدی؟؟؟؟؟شاید اصلا ما یه سری آدم فضایی باشیم که خودمونو جای یه سری دختر جا زدیم! از کجا می دونی قشنگیم!آها یه چیز دیگه شما اولین پسری هستید که از قالب صورتی خوشش میاد!(مهرگان)


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها