سوتی بزرگ...
چهار تیزهوش نخبه!!!!
چیزهایی که4تادوست مینویسن
چهار شنبه 6 دی 1391برچسب:, :: 21:30 :: نويسنده : delmarsagan

به يکی ميگن تا حالا سوتی بزرگ دادی ميگه آره یه بار خونه تنها بودم دختر خاله ام زنگ زد گفت چه خبر گفتم هيچی تنهائی حوصلم سر رفت اونم گفت منم تنها هستم پاشو بيا خونمون منم رفتم بهم گفت من ميرم توی اتاق تو هم چند دقيقه بعد بيا تو منم ۱۰ دقيقه بعد رفتم تو اتاق تاريک بود برقارو که روشن کردم همه خنديدن و گفتند تولدت مبارک ،بهش ميگن اينکه سوتی بزرگی نبود ميگه چرا آخه من لخت رفتم تو!!!!!!!!!



نظرات شما عزیزان:

sana
ساعت13:21---8 دی 1391
نتیجه:همیشه ممکنه برات تله پهن شده باشه

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها